سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بنده خدای خویشتن را چهل روز برای خدا خالص نکرد، مگر آنکه چشمه های حکمت از دلش بر زبانش [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
.:یه پارچ آپ خنک:.

سلام..

اونایی که خوبن زودتر می رن...                                   طاهره صفارزاده

برسیم به داستان خودمون..
..همش آدم رو بکشم، همش همین سوال های تکراری! تو کی هسی؟! من کجام؟! من زندم؟! خسته شدم به خدا! کی راحت می شیم! چند باری هوس خود کشی زده به سرم ولی باز هم می گم اینا هوسه!!
ادامه..
##پاشو بریم که خدا منتظرتِ..
--سلام..! شما کی هسی؟!
##علیک سلام..!من عمل تو هستم(ترسناک بخونید!!)!!
--باشه، صبر کن صبحونم تموم بشه!
10.5...
11.5...
12 و 35 دقیقه..
##پاشو دیگه! منو مچله خودت کردی!! اون دنیا چی از دستت می کشیدن!!
--خُب باشه! الان میام!!!
##خدا ختم به خیر کنه... خُب بریم دیگه..
--با..
##رسیدیم..
--..شه..!خدا خیر خدا بده، اینجا خیابوناش آسفالته اصله، دیدی چقدر زود رسیدیم!!!!
## بی سواد طی و العرض کردیم!!
--هان؟!..اااا چرا رفتی!!!
خدا:سلام..
--هان!! علیک سلام..! تو دیگه کی هسی! امروز پدرم در اومده!! از اونور عزرایل بعد این فرشته بعد هم تو که نمی دونم کجایی، از دست این خدا چقدر بکشم من!!
خدا: نظرت در مورد خدا چیه؟!
--زرشک! می خوایی بد و بیرا بگم بعد مچم رو بگیری بدی دست کمیته! من نیسم!
خدا: ناراحت نباش کسی که نباید بشنوه نمی شنوه!
--خوبه ولی حد اقل خودت رو نشون بده من بدونم با کی حرف می زنم..!
خدا: پشت سرت هستم!
-- اا نرگس تو هستی؟! خُب همون اول می گفتی خودتی!!
خدا:نگفتی نظرت در مورد خدا چیه؟!
-- خیلی نامردِ!
خدا:چرا؟!
--چون تا وقتی که توی زمین بودم همش بلا سرم میومد! حالا هم که اومدم اینجا نمی دونم که چی می خواد سرم بیاد!!
خدا: مگه خدا بهت چشم نداد؟!
-- بهم داد ولی جه سود، می خواد یه چیز خوب باشه که ارزش دیدن داشته باشه!
خدا: مگه خدا گوش بهت نداد؟!
-- بهم داد ولی چه سود، می خواد یه چیز خوب باشه که ارزش شنیدن داشته باشه!
خدا: مگه خدا زبون بهت نداد؟!
-- بهم داد ولی چه سود، می خواد یه چیز خوب باشه که ارزش گفتن داشته باشه!
خدا: چرا نماز نمی خوندی؟!
-- چرا بخونم؟! وقتی نماز خوناش جلوی من استغفر الله می گن و پشت من از دیوار برو بالا می گن چرا بخونم! من نمی خوام تو این ورته بیوفتم!
خدا: چرا روزه نمی گرفتی؟!
-- چرا بگیرم؟! وقتی روزه بگیراش جلوی من استغفر الله می گن و پشت من از دیوار برو بالا می گن چرا بگیرم! من نمی خوام تو این ورته بیوفتم!
خدا: کلاً خدا رو چطور می بینی؟!
-- یه خدایی که از خود راضیه! متکبره! حرف حرفه خودشه!
خدا: خدا رو دوس داری..
-- نه..
ااا نرگس کجا رفتی!!"نرگسسس"..
خدا: دوست داشتم که من رو دوست داشته باشی!


عمری است که به راه غمت رو نهاده ایم    روی و ریای خلق به یکسو نهاده ایم
               هم جان بدان دو نرگس جادو سپرده ایم     هم دل بر آن دو سنبل هندو نهاده ایم      "حافظ"



.:یه رفیق:. ::: جمعه 87/8/10::: ساعت 7:51 عصر


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 6
کل بازدید :9108

>> درباره خودم <<

>>آرشیو شده ها<<

>>لوگوی وبلاگ من<<
.:یه پارچ آپ خنک:.

>>لینک دوستان<<

>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>طراح قالب<<