سلام..
دوستان گرام بازگشتیم به بلگفا(www.1Parch.Blogfa.com)!!
سلام..
چشم ها را باید بست هیچ جوری نباید دید...
جدیدنا این نوع شعر باب شده! نمی دونم چرا ولی همه خوششون میاد اینجوری بنویسن!
یکی میاد می گه من مال اکسفردم و با کلی کلاس رو صندلی می شینه، هنوز جاش نرم نشده می فرستنش بخش نخود سیاه ها. یکی دیگه هم داره عشق و حال می کنه که وای وای من هم شدم خر مگس معرکه و از این به بعد قراره من رئیس ابر قدرت بشم!!
گفتم ابر قدرت یاد یه ماجرایی افتادم! بگم یا نگم؟ بی خیال نمی گم تا تو کفش یه حمام خفن توپسی بکنید، در واقع تو کفش بمونید!!
داشتم می گفتم یکی اینور تشنه ی شربت شهادت قدرتِ، یکی اونور تشنه ی شربت قدرتِ! حالا ما موندیم هاج و واج. چرا هاج و واج موندیم!؟ چون که از یه طرف بهمون می گن اون طرفیا جیزَن، اوفَن، نقطه چینن! ما هم باور کرده بودیما!! حالا می بینیم که همین طرفیا هم جیز و اوف ترن!!!
یکی نیست به ما بگه آخه مردم عاقل فهمیده ی ایران زمین که دورانی رو سر مردم اون طرفیا سوار می شدید، هر کی خربزه می خوره پای بد بختی های طب و لرزش هم باید واسه!! گهی جُل به پشت و گهی پشت به جُل!!! یه عمر ما سواری کردیم حالا اونا دارن سوار ما میشن! فقط فرقش اینه که اینا وقتی سوار می شن عین آدمیزاد که سوار نمی شن، جز با شلاق راهی برای راه بردن بلد نیستن! مثل ما نیستن که طوری سوار سر مغولا شدیم که خودشون هم خبر دار نشدن که ما سوارشون شدیم!!!
زیادی حرف زدم همین الان هم اشهد رو باید داد. این قانون اعدام بعضی از بعضی وبلاگنویسا هم داره گریبان گیر بعضی ها می شه برای همین باید بعضی ها بعضی کارا رو نکنن ولی مگه بعضی ها آدم می شن؟!!
پ.ن:
1.جُل یه چیزیه که می ندازن رو ؛ روم به دیوار، چشام کفه پام، زبونم لال، خَر!!
2.جهت تنوع صلوات..
سلام..
نقل مکان کردیم دیگه!!
----
امروز بیکاری زده بود به کلم و حوصله ی درس و بحث رو هم نداشتم. همینجوری داشتم توی کامپیوترم چرخ می زدم که گفتم یه استفاده ی مفید هم بکنیم(جون عمت!). رفتم بابیلن رو باز کردم هر کلمه ایی که به ذهنم می رسید رو می نوشتم و خلاصه کلی از وقتم گذشت تا اینکه یاد یه کلمه افتادم. یاهو!
یاهو رو تایپ کردم و کلی براش مطلب اومد. از کلی زبون، فرانسوی و انگلیسی و بلاخره فارسی. برام جالب بود. نشستم و خوندم. این بود معنی یاهو به زبان فارسی: جانورى که درقالب انسانى باشد،ادم حیوان صفت..
اندک مقداری به مخم فشار آوردم، البته یه خورده بیشتر از اندک مقداری بود، در واقع اندک مقداری نبود، خیلی بیشتر از اندک مقداری بود جوری که اندک مقداری جبوش کم می آورد و خلاصه..
خلاصه یه خورده فکر کردم و فهمیدم که ما بد بختا(ترجیهاً با خودم بودم!) گیر چه آدم حیوون صفتی افتادیم و خودمون نمی دونیم. جهت اطلاع این رو نوشتم، بعد نگید فلانی نگفتا..!!
چشم ها را باید بست هیچ جوری نباید دید..!
جانورى که درقالب انسانى باشد،ادم حیوان صفت..!
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 0
کل بازدید :9330
"بازمانده تنها"
"جمله های باحال"
"نسل سومی"
"نحل"
"دکتر شریعتی"
"گل آقا!"
"سهراب سپهری"
"شازده کوچولو"
"چیست این سقف بلند پایی در بند"
"سمیل"